1. ترس از ریسک (Fear of Risk)
📖 منبع: “Influence: The Psychology of Persuasion” – فصل 4 (Commitment and Consistency)
یکی از دلایلی که خیلیها خرید نمیکنن اینه که فکر میکنن ممکنه پولشون رو هدر بدن یا محصول به دردشون نخوره. این حس ترس از ریسک، مثل یه زنگ خطره که توی ذهنشون روشن میشه:
“اگه این چیزی که میخرم خوب نباشه چی؟”
“اگه نتونم ازش استفاده کنم چی؟”
“اگه پولم حروم بشه چی؟”
این ترس از ریسک مخصوصاً وقتی محصول جدید باشه، برند ناشناخته باشه، یا تجربه بدی از خرید آنلاین داشته باشن، شدیدتر میشه.
چرا مردم از ریسک کردن میترسن؟
- عدم اطمینان به کیفیت: مردم شک دارن که آیا محصول همونطور که تبلیغ شده خوبه یا نه.
- نبود تجربه قبلی: وقتی مشتری برای اولین بار قراره از شما خرید کنه، احتمالاً اعتماد کامل نداره.
- ترس از ضرر مالی: همه ما دوست داریم پولمون رو درست خرج کنیم، پس وقتی محصول گرونه، این ترس قویتر میشه.

چطوری ترس از ریسک رو کم کنیم؟
✅ 1. گارانتی بازگشت وجه:
اگه محصولتون خوبه، به مشتری تضمین بدید که اگه ناراضی بود، پولش رو پس میگیرید. این کار مثل سپر عمل میکنه و مشتری حس میکنه چیزی برای از دست دادن نداره.
💡 مثال:
یه فروشگاه آنلاین لوازم خانگی میتونه بگه:
“یخچال خریدید و راضی نبودید؟ تا 7 روز بدون قید و شرط پولتون رو برمیگردونیم!”
✅ 2. استفاده از نظرات و تجربههای مشتریان قبلی:
وقتی مشتری میبینه بقیه از محصول شما راضی بودن، خیالش راحتتر میشه.
💡 مثال:
مثلاً یه فروشگاه آنلاین لباس میتونه بخش نظرات مشتریان رو فعال کنه و از مشتریها بخواد عکسهای واقعی از محصول بفرستن. دیدن عکسهای واقعی اعتماد مشتریهای جدید رو جلب میکنه.
✅ 3. دادن نسخه آزمایشی یا نمونه رایگان:
یه راه خوب برای کاهش ترس از ریسک اینه که اجازه بدید مشتری قبل از خرید، محصول رو امتحان کنه.
💡 مثال:
یه شرکت عطرسازی میتونه به مشتریها چند نمونه رایگان بده تا بوها رو امتحان کنن و بعد تصمیم به خرید بگیرن.
✅ 4. شفافیت در اطلاعات محصول:
تا جایی که ممکنه درباره محصول توضیح بدید: چی هست، چطور کار میکنه، چه فوایدی داره.
💡 مثال:
یه فروشگاه آنلاین موبایل میتونه دقیقاً بگه گوشی که میفروشه چه امکاناتی داره، برای چه کسانی مناسبه، و چطور ازش استفاده کنن.
مثالهای عملی از کاهش ترس از ریسک
- دیجیکالا و ضمانت اصالت کالا:
دیجیکالا با ضمانت اصالت کالا و امکان بازگشت 7 روزه، خیال مشتری رو راحت میکنه. شما میدونید که اگر چیزی خریدید و مشکل داشت، میتونید برگردونید. - آژانسهای مسافرتی:
بعضی از آژانسها میگن: “اگه به هر دلیلی از تور راضی نبودید، تا 50% مبلغتون رو برمیگردونیم.” این باعث میشه مشتریها راحتتر تصمیم بگیرن. - رستورانها و تست غذا:
بعضی رستورانها به مشتریهای جدید میگن: “اگه از غذامون خوشت نیومد، مهمون ما باشید!” این پیشنهاد باعث میشه مردم بدون ترس سفارش بدن. - فروشگاههای لباس:
فروشگاههای آنلاین لباس معمولاً میگن: “اگه سایز بهتون نخورد، میتونید رایگان تعویض کنید.” این حس امنیت، مشتری رو برای خرید تشویق میکنه.
جمعبندی:
ترس از ریسک مثل یه دیوار بین مشتری و فروشنده است. وظیفه شما بهعنوان فروشنده اینه که این دیوار رو خراب کنید. گارانتی، شفافیت، و نظرات مشتریان قبلی سه تا از قویترین ابزارهایی هستن که میتونید برای این کار استفاده کنید.
اگه مشتری بدونه چیزی برای از دست دادن نداره، خیلی راحتتر خرید میکنه
2. اطلاعات ناکافی (Lack of Information)
📖 منبع: “Made to Stick” نوشته چیپ و دن هیث، فصل 2 (Unexpected)
گاهی وقتها مردم فقط به این دلیل خرید نمیکنن که اطلاعات کافی درباره محصول یا خدمات شما ندارن. این یعنی شاید محصولتون عالی باشه، اما چون خوب توضیحش ندادید یا مشتری نمیدونه دقیقاً به چه دردی میخوره، قانع نمیشه.
چرا اطلاعات ناکافی مانع خرید میشه؟
- ابهام در کاربرد محصول:
وقتی مشتری ندونه محصول شما چطور مشکلش رو حل میکنه، به خرید علاقهای نشون نمیده. - کمبود شفافیت:
مثلاً قیمت، شرایط خرید، یا حتی نحوه استفاده از محصول مشخص نباشه. - توضیحات تخصصی و گیجکننده:
اگه زبان توضیحات شما خیلی فنی باشه، مخاطب عام متوجه نمیشه و علاقهای به خرید پیدا نمیکنه.
چطوری این مشکل رو حل کنیم؟
✅ 1. ساده و واضح توضیح بدید:
فرض کنید مشتری هیچ اطلاعاتی نداره و شما باید همه چیز رو مثل یه دوست توضیح بدید.
💡 مثال:
یه فروشگاه که قاب موبایل میفروشه، به جای اینکه بگه: “این قاب از TPU ساخته شده که مقاومت بالایی در برابر ضربه داره”، میتونه بگه:
“این قاب بهقدری محکم و سبک هست که اگه گوشیتون بیفته، خیالتون راحته که سالم میمونه.”
✅ 2. اطلاعات محصول رو کامل کنید:
همه چیز رو درباره محصول توضیح بدید:
- محصول چیه؟
- چطور کار میکنه؟
- چه فایدهای برای مشتری داره؟
- چرا باید همین الان بخره؟
💡 مثال:
اگه دارید یک نرمافزار مدیریت مالی میفروشید، به جای اینکه فقط بگید: “این نرمافزار عالیه!”، بگید:
“با این نرمافزار میتونید هر روز درآمد و هزینههاتون رو ثبت کنید، گزارشهای دقیق بگیرید، و بفهمید کجا میتونید پول ذخیره کنید.”
✅ 3. از تصاویر و ویدئوها استفاده کنید:
گاهی یه تصویر یا ویدئو خیلی بهتر از توضیحات متنی کار میکنه.
💡 مثال:
اگه یه فروشگاه لباس دارید، به جای اینکه فقط عکس لباس رو بگذارید، ویدئویی از کسی که اون لباس رو پوشیده منتشر کنید تا مشتری بفهمه چطور تن میشینه.
✅ 4. سوالات رایج مشتریها رو جواب بدید:
بخش FAQ (سوالات متداول) درست کنید و به سوالهایی که معمولاً مشتریها میپرسن، جواب بدید.
💡 مثال:
یه فروشگاه آنلاین کفش میتونه سوالاتی مثل “اگه سایز کفش بهم نخوره چی؟” یا “ارسال چقدر طول میکشه؟” رو توی سایتش پاسخ بده.

مثالهای واقعی از کسبوکارهای ایرانی:
- دیجیکالا و بخش توضیحات محصول:
دیجیکالا برای هر محصول توضیحات کامل مینویسه: مشخصات، کاربرد، مزایا، و حتی نقاط ضعف. این کار باعث میشه مشتریها بدون شک و تردید خرید کنن. - سایتهای آموزشی:
مثلاً اگه یه سایت داره دورههای آموزشی میفروشه، توضیح میده این دوره مناسب چه کسایی هست، چند ساعت محتوا داره، چه مهارتهایی یاد میگیرن، و حتی نمونهای از ویدئوهای دوره رو رایگان میذاره. - فروشگاههای لوازم آرایشی:
یه فروشگاه آنلاین لوازم آرایشی میتونه برای هر محصولش توضیح بده:
- مناسب چه نوع پوستی هست.
- چطور باید استفاده بشه.
- چه نتیجهای میده.
- چقدر دوام داره.
مثلاً:
“این کرم مناسب پوستهای خشک و حساسه. هر روز صبح و شب استفاده کنید تا پوستتون نرم و شاداب بشه. حاوی ویتامین E هست که به تغذیه پوست کمک میکنه.”
چرا اطلاعات کامل فروش رو بالا میبره؟
وقتی مشتری تمام اطلاعات لازم رو داشته باشه، احساس امنیت بیشتری میکنه. انگار همه چیز براش روشنه و نیازی به پرسوجو یا حدس و گمان نداره.
اگه مشتری هنوز سوال داشته باشه یا ندونه محصول شما به چه دردی میخوره، احتمال خرید به شدت کاهش پیدا میکنه. پس همیشه سعی کنید اطلاعات رو به سادهترین و کاملترین شکل ممکن ارائه بدید
3. قیمت بالا (High Price)
📖 منبع: “Influence: The Psychology of Persuasion” نوشته رابرت سیالدینی، فصل 6 (Scarcity).
یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشه مردم خرید نکنن، اینه که به نظرشون(دقت کن ، به نظرشون ) قیمت محصول یا خدمات خیلی زیاده. اما خب، همیشه قیمت بالا به معنای واقعی بودن گرونی نیست. گاهی این یه برداشت ذهنی از طرف مشتریه و میشه با کمی هوشمندی این مانع رو برطرف کرد.
چرا قیمت بالا مانع خرید میشه؟
- احساس میکنن ارزشش رو نداره:
وقتی مشتری نتونه ارتباطی بین قیمت محصول و ارزش اون پیدا کنه، از خرید صرفنظر میکنه. - ترس از خرج زیاد:
مردم همیشه نگرانن که نکنه چیزی بخرن که پولش به زحمتش نیارزه. - مقایسه با رقبا:
وقتی محصول شما گرونتر از بقیه باشه، مشتری ناخودآگاه فکر میکنه داره بیشتر از حد لازم پول میده.
چطوری این مشکل رو حل کنیم؟
✅ 1. ارزش محصول رو برجسته کنید:
به جای اینکه فقط قیمت رو بگید، توضیح بدید چرا محصول شما اینقدر میارزه. به قول معروف، وقتی مشتری بدونه داره بابت چی پول میده، کمتر نگران میشه.
💡 مثال:
فروشنده یه گوشی موبایل گرونقیمت میتونه بگه:
“این گوشی با دوربین 200 مگاپیکسلی و باتری که تا 48 ساعت دوام داره، عالیه برای عکاسی و کارهای سنگین. پس شما فقط یه گوشی نمیخرید، یه ابزار حرفهای دارید که جایگزین دوربین دیجیتال و لپتاپ هم میشه.”
✅ 2. تخفیفها و پیشنهادهای ویژه بدید:
گاهی یه تخفیف کوچیک یا قسطی کردن قیمت، میتونه تصمیم خرید مشتری رو آسونتر کنه.
💡 مثال:
“این لپتاپ که الان 25 میلیون تومنه، با تخفیف ویژه 10 درصدی فقط 22.5 میلیون تومن. تازه، امکان خرید اقساطی هم داریم!”
✅ 3. مزایای خاص رو برجسته کنید:
اگر محصول شما چیزی داره که بقیه ندارن، اون رو به رخ بکشید. اینطوری مشتری حس میکنه با پول بیشتر داره یه چیز خاص میخره.
💡 مثال:
فروشگاه لوازم خانگی:
“این یخچال هوشمنده و میتونه با اپلیکیشن موبایل کنترل بشه. حتی وقتی خونه نیستید، میتونید دما رو تنظیم کنید.”
✅ 4. حس فوریت ایجاد کنید:
وقتی به مشتری بگید این قیمت یا تخفیف محدودیت زمانی داره، احتمال خرید بیشتر میشه.
💡 مثال:
“فقط تا پایان هفته میتونید این محصول رو با 20 درصد تخفیف بخرید. عجله کنید!”
مثالهای واقعی از کسبوکارهای ایرانی:
- آژانسهای گردشگری:
برای بلیطهای گرونقیمت هواپیما، معمولاً به مشتریها میگن:
“این پرواز اکونومی اما لوکس هست. یعنی راحتی کلاس تجاری رو با قیمت کمتر تجربه میکنید.” - فروشگاههای لباس آنلاین:
برای لباسهای گرون، معمولاً توضیح میدن که:
“این کت از بهترین پارچه ترک تهیه شده و دوخت دستی داره. با یه بار خرید، تا سالها میتونید استفاده کنید.” - فروشگاه لوازم آرایشی:
یه کرم پوست گرون رو اینطوری معرفی میکنن:
“این کرم با فرمولاسیون فرانسوی طراحی شده و مناسب پوستهای حساسه. علاوه بر اینکه چین و چروک رو کم میکنه، پوستتون رو کاملاً شفاف و شاداب نگه میداره.”
چرا تأکید بر ارزش مؤثره؟
وقتی شما فقط روی قیمت صحبت کنید، مشتری با عددها درگیر میشه و ممکنه حس کنه داره ضرر میکنه. اما وقتی روی ارزش و فایدههای محصول تمرکز کنید، مشتری به نتیجه میرسه که گرون بودنش منطقیه.
مثلاً:
- “این محصول برای شما مثل سرمایهگذاریه.”
- “کیفیت بالای محصول باعث میشه مدت طولانیتری ازش استفاده کنید و نیازی به تعویض نداشته باشید.”
وقتی مشتری بفهمه این پولی که خرج میکنه در واقع یه صرفهجویی در آینده هست، دیگه قیمت بالا براش مهم نیست
4. نداشتن فوریت (Lack of Urgency)
📖 منبع: “Influence: The Psychology of Persuasion” نوشته رابرت سیالدینی، فصل 5 (Scarcity).
یکی از دلایلی که باعث میشه مردم خرید نکنن، اینه که احساس فوریت نمیکنن. به عبارت ساده، مشتری با خودش میگه: “حالا وقت هست! بعداً هم میخرم.” اما مشکل اینجاست که این “بعداً” ممکنه هیچوقت نیاد.
چرا مردم فوریت رو حس نمیکنن؟
- فکر میکنن همیشه فرصت هست:
وقتی چیزی در دسترس باشه و محدودیتی نداشته باشه، مردم احساس نیاز فوری نمیکنن. - کمبود انگیزه:
اگر مشتری فکر کنه خرید امروز با خرید فردا هیچ فرقی نداره، ترجیح میده منتظر بمونه. - اولویتهای دیگه:
وقتی خرید فوریت نداره، مشتری ممکنه به کارهای دیگه فکر کنه و خرید شما رو به تأخیر بندازه.
چطوری این مانع رو حل کنیم؟
✅ 1. محدودیت زمانی ایجاد کنید:
وقتی به مشتری بگید که این پیشنهاد فقط برای مدت محدودی در دسترسه، احتمال خرید بهشدت افزایش پیدا میکنه.
💡 مثال:
“این تخفیف فقط تا آخر امشب فعال هست!”
“10 عدد آخر از این محصول مونده، پس سریعتر اقدام کنید.”
✅ 2. کمیاب بودن رو برجسته کنید:
وقتی چیزی نایاب یا کمموجود باشه، مشتری میترسه که از دستش بده و سریعتر تصمیم میگیره.
💡 مثال:
“فقط 5 عدد از این کیف دستدوز مونده. اگر همین حالا سفارش بدید، میتونید یکی از اونها رو مال خودتون کنید.”
✅ 3. پیامدهای تأخیر رو توضیح بدید:
به مشتری بگید که اگر حالا خرید نکنه، چه چیزی رو از دست میده. این میتونه یه تخفیف، هدیه، یا حتی زمان باشه.
💡 مثال:
“اگر این ماشین ظرفشویی رو همین حالا نخرید، ممکنه هفته آینده قیمتش افزایش پیدا کنه.”
✅ 4. پیشنهادهای ویژه و انحصاری بدید:
چیزی رو ارائه بدید که فقط در لحظه فعلی در دسترس باشه. اینطوری مشتری حس میکنه فرصت خاصی بهش داده شده.
💡 مثال:
“اگر امروز خرید کنید، ارسال رایگان هدیه ما به شماست.”
مثالهای واقعی از کسبوکارهای ایرانی:
- فروشگاههای آنلاین:
یه سایت فروش لباس میتونه بگه:
“فقط تا پایان امشب، 30% تخفیف روی همه محصولات تابستونی داریم.” - رستورانها و کافهها:
رستورانها معمولاً برای غذاهای خاص اینطوری تبلیغ میکنن:
“منوی ویژه امروز: غذای سنتی ایرانی، فقط برای ناهار امروز!” - کلاسهای آموزشی:
یه آموزشگاه زبان میتونه بگه:
“ثبتنام دوره آیلتس فقط تا آخر هفته. ظرفیت محدود!” - آژانسهای مسافرتی:
تورهای مسافرتی معمولاً اینطوری فوریت ایجاد میکنن:
“این تور فقط تا دو روز آینده با این قیمت قابل رزروه. بعد از اون، افزایش قیمت داریم.”
چرا فوریت جواب میده؟
اثر روانی: وقتی حس کنیم چیزی محدوده یا ممکنه از دست بره، بیشتر بهش جذب میشیم. این یکی از اصول روانشناسی فروشه که بهش میگن “اثر کمبود”.
مثال ساده برای توضیح فوریت:
فرض کنید دو فروشنده هستن:
- فروشنده اول: “این محصول همیشه در انبار هست. هر وقت بخواید میتونید بخرید.”
- فروشنده دوم: “این محصول فقط تا آخر این هفته موجوده. اگر الان نخرید، ممکنه دیگه گیرتون نیاد.”
کدوم فروشنده بیشتر شما رو ترغیب میکنه؟ قطعاً دومی! چون احساس میکنید باید زودتر تصمیم بگیرید.
نکته پایانی:
اگر میخواید فروش بیشتری داشته باشید، همیشه یه حس فوریت ایجاد کنید. حتی اگه واقعاً محدودیتی ندارید، میتونید با خلاقیت این حس رو بسازید. چون هیچکس نمیخواد فرصتهای عالی رو از دست بده
5. اعتماد نداشتن (Lack of Trust)
📖 منبع: کتاب “Building Trust in Business” نوشته رابرت سولومون و فرناندو فلورز .
اعتماد مثل پایههای یه ساختمونه. اگه مشتری به شما یا محصولتون اعتماد نکنه، اون معامله هیچوقت انجام نمیشه. حتی اگه محصولتون عالی باشه، قیمتش مناسب باشه، و فوریت هم ایجاد کرده باشید، باز هم بدون اعتماد، خریدی در کار نیست.
چرا مردم اعتماد نمیکنن؟
- شفاف نبودن:
وقتی توضیحات کامل نباشه یا اطلاعات محصول گنگ باشه، مشتری حس میکنه یه چیزی پشت پرده هست. - نداشتن سابقه:
اگه تازهکار باشید یا برندتون شناختهشده نباشه، ممکنه مردم به شما اعتماد نکنن. - تجربههای منفی قبلی:
خیلی وقتها مشتریها به خاطر تجربه بدی که قبلاً از یه خرید دیگه داشتن، به سختی به شما اعتماد میکنن. - نبود ضمانت:
اگه تضمینی برای کیفیت یا بازگشت وجه ندید، مشتریها حس میکنن ریسک زیادی توی خرید وجود داره.
چطوری اعتماد مشتری رو جلب کنیم؟
✅ 1. شفاف باشید:
هر چی اطلاعات واضحتر باشه، اعتماد بیشتر میشه. به مشتریها دقیقاً بگید محصولتون چیه، چطور کار میکنه، و چه انتظاری میتونن داشته باشن.
💡 مثال:
“این کرم مراقبت از پوست برای پوستهای خشک طراحی شده. مواد اولیه طبیعی داره و توی آزمایشگاههای معتبر تست شده.”
✅ 2. از رضایت مشتریهای قبلی استفاده کنید:
نظرات واقعی و تجربیات مشتریهای راضی بهترین روش برای جلب اعتماد هست.
💡 مثال:
“یکی از مشتریهامون این کیف رو خریده و گفته: ‘هم کیفیتش عالیه، هم قیمتش خیلی مناسبه. ممنون از ارسال سریعتون!'”
✅ 3. ضمانت بدید:
وقتی مشتری بدونه اگه ناراضی باشه میتونه پولش رو پس بگیره، راحتتر اعتماد میکنه.
💡 مثال:
“اگه این دوره آموزشی تا 7 روز اول براتون مفید نبود، کل مبلغ رو پس میدیم!”
✅ 4. ارتباط رو انسانی کنید:
به جای اینکه مثل یه شرکت بیروح رفتار کنید، شخصیت واقعی کسبوکارتون رو نشون بدید.
💡 مثال:
“سلام! من علی هستم، مدیر این فروشگاه. هر سوالی دارید، شخصاً پاسخ میدم.”
✅ 5. از مجوزها و اعتبارها صحبت کنید:
هر چیزی که نشون بده کسبوکار شما معتبره، اعتماد رو بیشتر میکنه.
💡 مثال:
“این محصول تاییدیه سازمان غذا و دارو رو داره و تولیدش تحت استاندارد ISO 9001 انجام شده.”

چند مثال واقعی از کسبوکارهای ایرانی:
- فروشگاههای آنلاین:
دیجیکالا با نمایش نظرات مشتریها و ارائه ضمانت بازگشت کالا تونسته اعتماد زیادی جلب کنه. - رستورانها:
یه رستوران میتونه بگه: “تمام مواد اولیه ما روزانه تهیه میشن و شما میتونید فرآیند آمادهسازی غذا رو از نزدیک ببینید.” - کلاسهای آموزشی:
یه آموزشگاه میتونه ویدیوهای کوتاهی از کلاسهای قبلی و نظر دانشجوها منتشر کنه. مثلاً:
“این نظر یکی از هنرجوهای ماست که تونسته با دورههای ما وارد بازار کار بشه.” - فروشگاههای لباس:
یه فروشگاه آنلاین لباس میتونه از عکسهای واقعی محصول و رضایت مشتریها استفاده کنه. مثلاً:
“این عکس رو یکی از مشتریهای عزیزمون بعد از دریافت سفارش برامون فرستاده. چقدر خوبه که از خریدتون راضی بودید!”
یه مثال ساده برای درک بهتر:
فرض کنید میخواید از دو مغازه خرید کنید:
- مغازه اول: فروشنده با شما خوشبرخورد نیست، اطلاعات کافی نمیده، و وقتی ازش میپرسید کیفیتش چطوره، میگه: “بخرید، بعد میبینید!”
- مغازه دوم: فروشنده لبخند میزنه، میگه: “اگه ناراضی بودید، میتونید برگردونید. تازه، این جنس توسط برند معتبری تولید شده.”
به کدوم مغازه اعتماد میکنید؟ قطعاً دومی!
چرا اعتماد انقدر مهمه؟
وقتی مشتری اعتماد داشته باشه، حتی اگه محصول گرونتر باشه، باز هم خرید میکنه. چون حس امنیت داره و میدونه پولش هدر نمیره.
🛠 نکته کلیدی: برای ساختن اعتماد، شفاف، صادق، و مهربون باشید. مردم دوست دارن بدونن پشت یه برند، آدمای واقعی هستن که بهشون اهمیت میدن.
نتیجهگیری: اعتماد، کلید خرید هوشمندانه
دوست عزیز، الان دیگه میدونی که چرا اعتماد نقش مهمی تو تصمیمگیری برای خرید داره. وقتی یه کسبوکار شفاف باشه، سابقه خوبی نشون بده، و تضمین بده که اگه ناراضی بودی پولت رو پس میگیری، خیالت راحتتره.
حالا تصور کن یه اشتراک داشته باشی که بهت تو هر مرحله از خرید، یادگیری، یا حتی راهاندازی کسبوکار، مثل یه دوست قابلاعتماد کمک کنه. توربو همون دوسته!
✅ با اشتراک توربو، هر چیزی که برای موفقیتت لازمه دستت میاد:
- آموزشهای کامل و قابل اعتماد
- مشاوره برای تصمیمگیری بهتر
- پیشنهادهایی که ریسک خرید رو کم میکنه
وقتی اینجا هستیم که خیال تو رو راحت کنیم، دیگه منتظر چی هستی؟ همین الان اشتراک توربو رو تهیه کن و مسیرت رو با یه همراه حرفهای شروع کن. بهت قول میدم، این یکی از بهترین سرمایهگذاریهای زندگیت میشه!
بدون دیدگاه